مذهبی،خبری،علمی،آموزشی و ...

مذهبی،خبری،علمی،آموزشی و ...

مذهبی،خبری،علمی،آموزشی و ...

مذهبی،خبری،علمی،آموزشی و ...

»» تفسیر سوره لوط


  
»» تفسیر سوره لوط

 
وَ لَمَّا جاءَتْ رُسُلُنا لُوطاً سِی‏ءَ بِهِمْ: و چون آمد رسولان ما به لوط- یعنى جبرئیل و دوازده فرشته- اندوهگن گردید لوط را بدیشان و آمدن ایشان وَ ضاقَ بِهِمْ ذَرْعاً: و تنگ دل گشت بدیشان، از آنکه مى‏دانست فعل بد آن قوم خویش و آن فرشتگان به هیئت غلامان امرد بودند، لوط بترسید که آن قوم قصد ایشان کنند ذرع به ارش بنمودن بود در لغت عرب، لکن از آنکه چون دست کسى را تنگ فروگیرند وى درماند از درماندگى بدین لفظ خبر کنند گویند: ضاق ذرعا وَ قالَ هذا یَوْمٌ عَصِیبٌ: و گفت اینت روز سهمگن و صعب.
وَ جاءَهُ قَوْمُهُ یُهْرَعُونَ إِلَیْهِ: و آمدند به وى گروه او و مى‏شتافتند سوى وى وَ مِنْ قَبْلُ کانُوا یَعْمَلُونَ السَّیِّئاتِ: و از پیش بودند که مى‏کردند بدیها، یعنى لواطه و دیگر اعمال خبیث قالَ یا قَوْمِ هؤُلاءِ بَناتِی: لوط گفت اى گروه من اینها دختران من‏اند. گفته‏اند وى را دو دختر بود زعورا و ریثا، و مراد بدین بنات دختران قوم خویش را داشت یعنى زنان هُنَّ أَطْهَرُ لَکُمْ: ایشان پاکتراند شما را یعنى ایشان حلال‏اند شما را، از حلال به حرام مشوید فَاتَّقُوا اللَّهَ: از خدا بترسید وَ لا تُخْزُونِ فِی ضَیْفِی: و مرا تشویر زده مکنید در مهمانان من أَ لَیْسَ مِنْکُمْ رَجُلٌ رَشِیدٌ: اى نیست از شما مردى صواب‏کار.
گویند آن قوم را دو مهتر بود، از پیش دختران لوط را خواستارى مى‏کردند، لوط ایشان را اجابت نمى‏کرد از آنکه کافر بودند. آن روز                        تفسیر سور آبادى، ج‏2، ص: 1072
 (1072) چون درماند اجابت کرد اومید آن را که مگر ایشان غوغا را از وى باز کنند.
قالُوا لَقَدْ عَلِمْتَ ما لَنا فِی بَناتِکَ مِنْ حَقٍّ: گفتند قوم لوط بدرستى که تو دانسته‏اى که ما را در دختران تو و دختران قوم تو هیچ حاجت نیست که ما خود خو از زنان باز کرده‏ایم وَ إِنَّکَ لَتَعْلَمُ ما نُرِیدُ: و بدرستى که تو مى‏دانى که ما مى چه خواهیم، یعنى لواطه.
قالَ لَوْ أَنَّ لِی بِکُمْ قُوَّةً: لوط گفت اى گر مرا بر شما دستى بودى و نیرویى بودى من شما را از خویشتن بازداشتمى و سزاى شما با شما بکردمى أَوْ آوِی إِلى رُکْنٍ شَدِیدٍ: و یا بازشدمى و پنه گرفتمى سوى گروه قوى، یعنى گر مرا اهل بیتى بودى مرا نصرت کردى. در اخبار است که چون لوط علیه السلام از تنهایى و غریبى بنالید، خداى تعالى از آن پس هیچ پیغامبرى نفرستاد مگر در اهل بیتى بسیار و قوى.
قالُوا یا لُوطُ إِنَّا رُسُلُ رَبِّکَ: گفتند فرشتگان اى لوط ما فرستادگان خداى توایم لَنْ یَصِلُوا إِلَیْکَ: ایشان به تو نرسند، دل مشغول مدار از آن تهدید ایشان ترا. و آن آن بود که لوط جبرئیل را بازان فرشتگان در خانه پنهان کرد و خود بر در بیستاد و با قوم پیکار مى‏کرد، آخر به قهر درآمدند و آهنگ خانه کردند و در بشکستند آن گه جبرئیل پرى به رویهاى ایشان فروآورد، همه را کور گردانید. ایشان لوط را گفتند «باش، تو جادوان آوردى در خانه کردى تا با ما این کردند ما با تو بگوییم». لوط بترسید از بدى ایشان.
چنین گفته‏اند از آن بترس که از خداى تعالى نترسد. جبرئیل گفت: فَأَسْرِ بِأَهْلِکَ بِقِطْعٍ مِنَ اللَّیْلِ: به شب ببر اهل خویش را چون پاره‏اى از شب گذشته بود وَ لا یَلْتَفِتْ مِنْکُمْ أَحَدٌ إِلَّا امْرَأَتَکَ: و باپس میستد از شما کس مگر زن تو و اعله إِنَّهُ مُصِیبُها ما أَصابَهُمْ: بدرستى که رسیدنى است به وى آنچه رسیده بود بدیشان از عذاب و هلاک إِنَّ مَوْعِدَهُمُ الصُّبْحُ: بدرستى که وعده‏گاه                        تفسیر سور آبادى، ج‏2، ص: 1073
 (1073) ایشان بامداد است یعنى آن وقت را فرمان است به هلاک کردن ایشان.
جبرئیل لوط را گفت «اهل بیت خویش را و ستورگان را و هر چه دارى همه فراهم کن تا شما را از اینجا به صغر برم». و صغر یک شهر بود از آن شهرهاى لوط و اهل آن همه کافر بودند، لکن لواطه

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.